اطلاع از بروز شدن
یکشنبه 93 اسفند 24
خیلی وقت میشد یک کتاب کامل نخوانده بودم؛ درست از چهار ماه پیش که کارم عوض شد و در مسئولیت جدید هم مشغلهها بیشتر و مسافرتها فراوانتر. در این مدت، دایرهی کتابخوانیام تنها مبتنی بر نیاز کاری یا علمی بود که به ناچار به کتابی یا منبعی مراجعه و مطلبی را مطالعه میکردم.
البته مخفی نماند که علاوه بر کارهای اجرایی، سرک کشیدن به گروههای اجتماعی مجازی که روی موبایلها نصب است، نیز مزید بر علت بود. بعضی میگویند که این گروهها تاثیر چندانی در کاهش میزان مطالعهی مردم ندارد، اما من که اهل هر دوی این مقولهها هستم معتقدم که اتفاقاً تأثیری شگرف و غیر قابل انکار دارد. نمونهی واضحش خود من که ساعتهای فراوانی در این گروهها وقت صرف کردهام و با کمال شجاعت و البته شرمندگی اعلام میکنم که کمتر به مطالعهی کتاب و نوشتن پرداختهام و فرصتهای جبران ناپذیری را از دست دادهام.
هرچند حضور من در این رسانهها برای سرگرمی و گذران وقت نبوده و غالباً در گروههایی با رنگ و بوی علمی، مطالب مفید، شعر و ادبیات، مباحث فرهنگی و... بودهام که خیلی وقتها ساعتها صرف بحث و گفتگوی مفید میشد، اما باز هم معتقدم از این وقتها میشد و میشود استفادهی مفیدتر و کاربردیتر کرد.
در بارهی آسیب شناسی این رسانههای فراگیر که هم فرصت است و هم تهدید، میتوان مفصل صحبت کرد که چرا امروزه و در جامعه ی ما به جای اینکه فرصت باشد، به معضلی جدی تبدیل شده و چگونه با جذابیتهای خاص خود، جای کتاب و خانواده و ورزش و خیلی چیزهای دیگر را در زندگی مردم تنگ کرده است و اصولاً سبک جدیدی از زندگی را رقم زده است که هم جسم آدمی را به تنبلی سوق میدهد و هم فکر و روحش را...
بگذریم که جای بحثش اینجا نیست و مقال و مجالی مفصل میطلبد. اما آنچه مهم است اینکه به لطف یک بیماری دو روزه که به ناچار در خانه ماندهام، و نیز به دلیل ارادهای که باعث شد پریشب از تمام گروههای اجتماعی در تلگرام و واتساپ و لاین و... خارج شوم، توانستم رمان بلند و 450 صفحهای «غرور و تعصب» نوشتهی جین آستین یا اوستِن را تمام کنم. در چند روز گذشته، 100 صفحه از ترجمهی خانم نسترن جامعی را خوانده بودم، ولی از پریشب به دلایلی ترجمهی آقای رضا رضایی را دست گرفتم و دوباره از اول رمان خواندم تا همین الان که تمامش کردم.
الان یک کمی ـ تکرار میکنم یک کمی ـ احساس رضایت میکنم. فعلاً فقط همین را خواستم بگویم وگرنه در مورد رمان بعداً مینویسم. ان شاء الله